ایمیل های حمایتتان را به این آدرس ارسال کنید

ایمیل های حمایتتان را به این آدرس ارسال کنید

۱۳۸۷ تیر ۱۱, سه‌شنبه

پیام دانشجویان اهواز به دانشجویان سراسر کشور


۱۱ تير ۱۳۸۷

پس از 16 آذر سال گذشته یک موج عظیم از اعتراضات توسط دانشجویان سراسر کشور با الگوبرداری از آن حرکت در دانشگاه ها علیه نابرابری و عدم آزادی حاکم بر سطوح مختلف جامعه ایجاد شد. این حرکت ها که بصورت خودجوش توسط دانشجویان شجاع و جسور در حمایت از اعتراض های کارگری و بخش های دیگر جامعه که به نوعی تحت فشار دستگاههای محدود گر سیاسی و امنیتی هستند ایجاد شد. مسائل صنفی؛ مشکلات مردم شهری که دانشگاه در آن مستقر است ؛فساد حاکم بر مدیریت دانشگاه ها و غیره همه وهمه بخش کوچکی از معضلاتی است که دانشجویان آگاه و روشنفکر با آنها در این مدت اخیر در تهران ،اهواز، زنجان ، مشهد ، شیراز ،مازنداران ،همدان و باقی شهرهای ایران با آن مواجه بوده اند. دانشجویان با انسجامی ستودنی در سراسر کشور با در دست گرفتن پرچم آزادی خواهی و برابری طلبی اعلام کردند که دیگر وقت آن است جریانی در دانشگاه فعال شود که هیچگونه زدو بندی با مجموعه قدرت نداشته و بودجه های نجومی جهت اقناع خواست حاکمیت به یاری اش نرود، بلکه با تکیه بر نیروی خویش پیروزی اعتراضات را به سر انجام رساند.

یکی از اقداماتی که حاکمیت بعد از 16 آذر هزار وسیصد و هشتاد و شش آغاز نمود موج گسترده دستگیری دانشجویان معترض و در بند کردن آنها در سخترین شرایط بود، با این خیال که می توانند با ارعاب و ترس آور کردن فضای دانشگاه واعمال شدیدترین برخوردهای فیزیکی چه از نظر روحی وچه جسمی بر دانشجویان در بند و همچنین خانواده های آنها از این حرکت جلوگیری کنند. اما این تصور، خیال خامی بیش نبود چرا که با این حرکت، خاطر همه فعالین آگاه این عرصه، جری تر شده و مصمم تر از گذشته با افق صریح سیاسی آزادی و برابری ادامه کار دادند.

با این حال باید گفت در روزهای اخیر باز شاهد برخورد با مردم جان به لب رسیده از شرایط اقتصادی و سیاسی و همینطور فعالین دانشجویی در دانشگاههای مشهد بوده ایم ، دانشجویانی که خود را متعلق به جنبشی انسانی برای دفاع از نیازها و حقوق مردم می دیدند، در اعتراضات خودجوش عده ای از مردم مشهد شرکت کرده و با اعلام انتقادی این مسئله که تحقق آزادی و برابری از راهی فرا تر از مطالبه جلوگیری ازمفاسد اقتصادی امکان پذیر است، خود به دست نیروهای امنیتی بازداشت شده و راهی زندان شدند.

در حال حاضر نه تنها از وضعیت آقایان محمد زراعتی ، توحید دولتشناس و فرزاد حسن زاده که توسط لباس شخصی ها ربوده شده اند، اطلاعی در دست نیست بلکه از جمعیتی حدود 200 نفر از بازداشت شدگان زن و مرد و جوان این اتفاق در مشهد هنوز خبر موثقی دریافت نشده است.

در این بین باز هم یکسان شمردن- نشستن مقابل دوربین- با پراتیک سیاسی و حضور فیزیکی در بین مردم، تلوزیونهای لس آنجلسی را به منجلاب دسیسه سیاسی و توهم کشانیده و با اعلام تلوزیونی حضور معترضین، موجبات به خطر افتادن تعدادی از مردم در مقابل دستگاه پلیس گشته اند .

قابل توجه است که وضع پیش آمده گفتن نکاتی را ضروری می سازد؛ دستگاههای پلیسی و امنیتی با دستمایه کردن شعائر دینی، این حرکت ها را همه در مخالفت با اسلام و دین که توسط عده ای که بقول خودشان مرتد اند و در جهت حمایت از استکبار و صهیونیسم در دانشگاه ایجاد شده معرفی می کنند.

. با یک نگاه عمقی می توانیم به این نکته برسیم که دستگاه امنیتی با مهر اتهام زدن به دانشجویان، بهانه ای برای در کنترل نگه داشتن فعالین دانشجویی دارند.که در این صورت دانشجویان باید با آگاهی از این موارد فکری اساسی در برابر این اتهامات واهی نمایند

  1. مرتد اعلام کردن هر دانشجویی که در جهت هر اعتراضی در دانشگاه زبان باز می کند

  2. مرتبط اعلام کردن دانشجویان و این جریانات با کشورهای آمریکا ، انگلستان و اسرائیل و جریانات ضد مدنی

  3. اعلام این موضوع که عده ای از دانشجویان مرتبط با جریانات حزبی خارج کشور هستند

اینها گوشه ای از اتهامات واهی است که دستگاه اطلاعاتی- امنیتی به دانشجویان وارد کرده و می کنند، با این خیال که بتوانند این تحرکات رادیکال را در نطفه خفه کنند. اما این جز فکری خام و دسیسه چین نمی تواند باشد چرا که دانشجویان هم آگاه هستند و هم آنقدر یکپارچگی آنها در کشور ارتقا پیدا کرده که کوچکترین ندایی در دورافتاده ترین نقطه ایران را پاسخ می گویند و افکار عمومی را به قضاوت می طلبند.

روشن است که انسجام هر چه بیشتر دانشجویان دانشگاههای کشور حول مطالبات دانشجویی همانند مطالبه آزادی دانشجویان دربند مشهد و اهواز وحتی فرا سوی آن، می تواند ضمن این که هزینه کمتری را به لحاظ امنیتی بر مجموعه آکادمیک وارد سازد، مانع پراکندگی و در ادامه موجبات تحکیم ارتباط با دیگر جنبش های اجتماعی شود. نقطه تفارقی بین گروهای دانشجویی بر سر حذف پیمانکاریهای دانشگاه ، آزادی دانشجویان دربند و همچنین آزادی نشریات و گروههای مستقل دانشجویی وجود ندارد و دنباله روی از این سبک وسیاق روشن با حضور لیبرالهای دانشگاهی یا ملی مذهبی ویا چپ ما را هر چه بیشتر به اهداف اعلام شده در هر برهه نزدیکتر می سازد. امروز که نهادهای موازی امنیتی و گروههای فشار موجود در دانشگاهها اعم ازنمایندگان وزارت علوم وبرخی روسای انتصابی دانشگاه با هر شیوه ای می خواهند صدای عدالتخواهی را در نطفه خفه کنند، خوب است که بدانیم تا صدای ما با هم یکی نشود نمی توانیم اجحافی را که پیش از هر چیز در حق دانشجویان دانشگاه سهند تبریزو فردوسی مشهد و تهران و شیراز و کرج راوا داشته شده است ، بر طرف سازیم.

اتحاد باعث می شود که آنها نتوانند به شیوه های ابتدایی و قرون وسطی ای در دادگاه انقلاب و کمیته های انظباطی دست به تفتیش عقاید بزنند و مهر ارتداد که بزرگترین دروغ حال حاضر است را به هر حرکتی بچسبانند . آن چه مهم به نظر می رسد دخالت هر چه بیشتر دانشجویان به عنوان سازندگان جامعه آتی به نفع محیط های علمی و دانشگاهی و دردست گرفتن یک پرچم مشترک و صدایی واحد است .

در پایان ما خواستار آزادی جواد علیخانی دانشجوی دانشگاه اهواز و همینطورفرزاد حسن زاده، محمد زراعتی و توحید دولت دولتشناس از دانشجویان دانشگاه مشهد و دیگر زندانیان بازداشت شده عقیدتی هستیم و تا آزادی این افراد از زندان از هیچ کوششی فروگذاری نخواهیم کرد.

زنده باد آزادی

زنده باد برابری

هیچ نظری موجود نیست: